نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید حسین قدس
مادر شهید «حسین قدس» نقل می‌کند: «گفت: مامان! می‌خوام برم جهاد. گفتم: واسه چی؟ تو خودت هنوز بچه‌ای. یه نفر باید مواظب تو باشه. گفت: مامان! بذار برم. همه رفتن و من موندم. بین چه پسرایی رفتن! یکی از یکی بهتر. اگه دنیا جای موندن بود، اونا از من جلوتر بودن.» نوید شاهد سمنان به مناسبت شب‌های قدر، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۳۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۴

هم‌رزم شهید «حسین قدس» نقل می‌کند: «به محض رسیدنش، هواپیما‌های دشمن آسمان آبی را پر کردند. حسین پرید پشت ضدهوایی‌اش. حسین! بیا پایین. چرا کلاه نذاشتی؟ گلوله‌های پشت سر هم به طرف هواپیما شلیک و چند دقیقه بعد صدای ضدهوایی خاموش شد. وقتی جنازه‌اش را دیدم فرق سرش از وسط دو تا شده بود، اما خنده‌ای زیبا روی لبانش نقش بسته بود.» نوید شاهد سمنان به مناسبت شب‌های قدر، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۳۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۳۱